میثم

جهان را ما نه آنچنان که واقعاً هست می بینیم ، جهان را ما آنچنان که واقعاً هستیم می بینیم.

میثم

جهان را ما نه آنچنان که واقعاً هست می بینیم ، جهان را ما آنچنان که واقعاً هستیم می بینیم.

پدربزرگ و قناری

پدر بزرگش همیشه می‌گفت نگهداشتن پرنده در قفس گناه دارد.

به خاطر شادی روح پدر بزرگش، قناری را از قفس آزاد کرد. قناری نمی‌دانست که باید چکار کند، روی شاخه درخت نشست و شروع کرد به خواندن ولی آوازش همان آواز داخل قفس بود، خواست به داخل قفس برگردد و غذا بخورد ولی دیگر قفسی وجود نداشت.

قناری بیچاره کلاغ‌ها را هم نمی‌شناخت. همان شب او پدر بزرگش را در خواب دید که روی شانه‌اش یک قناری نشسته بود.

نظرات 1 + ارسال نظر
فریده یکشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://khakestari62.blogsky.com

سلام
خیلی وبلاگ جالبی داری
نظرت راجع به تبادل لینک چیه؟

مثبت. خیلی عالیه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد