-
انار
دوشنبه 31 فروردینماه سال 1388 19:41
من اناری را می کنم دانه و به دل می گویم: خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود...
-
گنجشک ها
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1388 19:34
هدی از پنجره به کوچه تگاه می کرد و گنجشک ها را می دیدی. گنجشک ها همه با هم در یک نقطه می نشستند و از همان نقطه همه با هم پرواز می کردند. هدی فکر می کرد که گنجشک ها دارند با هم غذا می خورند. هدی با خودش می گفت: کاش می شد آنها هم با هم غدا بخورند. از آن روز که همه از آن ساختمان بزرگ برگشته بودند هادی برادر هدی با پدر...
-
چارلی؛ دلقک بزرگ
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1388 08:09
« من همیشه یک دلقک بوده ام و فقط یک دلقک باقی خواهم ماند. » این جمله یکی از کلیدی ترین توصیف هایی است که سر چالز اسپنسر چاپلین جونیور یا همان چارلی چاپلین خودمان، در وصف جایگاه دست نیافتنی اش در عالم هنر گفته است. اما باید این را در نظر داشت که او به اصطلاح امروزی ها، برای به دست آوردن یک لقمه نان دست به دلقک بازی نمی...
-
اشک و لبخند
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 20:38
می گویند از هر طرف که نگاه کنی، یک جور می خندد؛ مونالیزا را می گویم. انگار که گذاشته باشدت سر کار، از روبرو که نگاه کنی نمی خندد، از پهلو چرا؛ از چپ جوری و از راست جوری دیگر. هی راست و چپ می کنی و بالا و پایین می روی ببینی چطور لبخندش را نثار تو می کند. می گویند خود داوینچی هم عاشق لبخند او شده و تابلو را که سفارشی...
-
پس اینها همه اسمش زندگی است
شنبه 22 فروردینماه سال 1388 19:57
دلتنگی ها، دل خوشی ها، ثانیه ها، دقیقه ها حتی اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمی که برایت نوشتم برسد ما زنده ایم چون بیداریم ما زنده ایم چون می خوابیم و رستگار و سعادتمندیم، زیرا هنوز بر گستره ویرانه های وچودمان پا نشینی برای گنجشک عشق باقی گذاشته ایم.
-
تو همانی که می اندیشی
شنبه 22 فروردینماه سال 1388 08:19
کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت. یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین بلغزد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن...
-
تولد + فناوری هسته ای
پنجشنبه 20 فروردینماه سال 1388 08:02
امروز ۲۰ فروردین روز تولد منه. از ۶ صبح امدم سره کار. کی کارم تموم می شه؟؟؟ نمی دونم!!! ولی خوبیش اینکه بعد از ظهر می خوام برم جشن نوروزی بانک پاساگاد ( از طرف شرکت ). باز جایه شکرش باقیه. مهمتر اینکه روز تولدم با روز فناوری هسته ای یکی شده ( چه قدر مهم ). خلاصه چون فکر نکنم کسی به من تبریک بگه خودم خودمو تحویل گرفتم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 19 فروردینماه سال 1388 17:41
به جای تعریف هدفهای معین اجرایی برای افراد ؛ آنها را به چالشی بکشانید که هر فکر بکری برای پیش رفت دارند مطرح کنند. جک ولش . روزی از فرمانروایی پرسیدند : تو که چند سال پیش پینه دوزی بیش نبودی چطور به فرمانروایی رسیدی ؟ پاسخ داد: من پینه دوز خوبی بودم . جی پی واسوانی . اگر کودکی ؛ همان نخستین بارکه زمین می خورد ؛ از راه...
-
وقتی بزرگ میشی
سهشنبه 18 فروردینماه سال 1388 18:34
وقتی بزرگ میشی ، دیگه خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای می خونند دست تکون بدی.. . وقتی بزرگ میشی ، خجالت می کشی دلت برای جوجه قمری هایی که مادرشون برنگشته شور بزنه. فکر می کنی آبروت میره اگه یه روز مردم - همونهایی که خیلی بزرگ شده اند - دلشوره های قلبت رو ببینند و به تو بخندند . .....
-
تصاویر انفجارهاى یک آتشفشان زیر دریا
سهشنبه 18 فروردینماه سال 1388 12:13
چند هفته پیش در ساحل اقیانوس آرام تانگا انفجارهاى یک آتشفشان زیر دریا اتفاق افتادند. دانشمندان توانای آمریکایی که به آتشفشان خیلى نزدیک نزدیک شده بودند تصاویری از این واقعه بینظیر را ظبط کرده اند که تقدیم شما می کنم ( یک کار پرخطر , مخاطرهآمیز , اما ارزش آن قطعاً بسیار زیاد است )
-
کما
شنبه 15 فروردینماه سال 1388 16:57
باورش نمیشد که جنازه او را روی شانههایش حمل میکند. وقتی که جسدش را توی قبر میگذاشت دلش نمیخواست تنهایش بگذارد. به خانه که برگشت دائم فکر میکرد چیزی را گم کرده. با صدای دخترش از خواب بیدار شد. دخترش گفت: بابا الان از بیمارستان زنگ زدند و گفتند: مامان از حالت کما بیرون آمد.
-
کارت قرمز
جمعه 14 فروردینماه سال 1388 18:27
چند سال قبل در میدان جنگ همدیگر را میکشتند . امروز با هم فوتبال بازی میکنند ولی در میدان فوتبال اگر یک نفر از بازیکنان خطای بزرگی انجام دهد داور با کارت قرمز او را از زمین اخراج میکند. کاش در میدان جنگ هم داوری وجود داشت و قبل از جنگ مسبب را با کارت قرمز اخراج میکرد تا این همه انسانهای بیگناه کشته نمیشدند
-
عروسک کوکی
پنجشنبه 13 فروردینماه سال 1388 19:24
آدمها مثل عروسکهای کوکی هستند که کوک شده و در جاده زندگی رهایشان کردهاند بعضی از این عروسکها در بین راه خراب میشوند و از کار می افتند بعضی دیگر در جاده شلوغ زندگی به هم برخورد میکنند و از بین می روند بعضی این جاده پرخطر را طی میکنند و در انتهای جاده کوکشان تمام ی شود و میایستند.
-
بی خاصیت
دوشنبه 10 فروردینماه سال 1388 08:16
راننده کامیونی وارد رستوران شد . دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند و بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت. دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم...
-
شکلات
یکشنبه 9 فروردینماه سال 1388 08:28
پیرمردی در بستر مرگ بود. در لحظات دردناک مرگ، ناگهان بوی عطر شکلات محبوبش از طبقه پایین به مشامش رسید. او تمام قدرت باقیمانده اش را جمع کرد و از جایش بلند شد. همانطور که به دیوار تکیه داده بود آهسته آهسته از اتاقش خارج شد و با هزار مکافات خود را به پایین پله ها رساند و نفس نفس زنان به در آشپزخانه رسید و به درون آن...
-
پدر و پسر
چهارشنبه 5 فروردینماه سال 1388 19:05
پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد . به زمین افتاد و داد کشید: آآی ی ی ی ! صدایی از دور دست آمد: آآی ی ی ی ! پسرک با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟ پاسخ شنید: کی هستی؟ پسرک خشمگین شد و فریاد زد: ترسو ! باز پاسخ شنید: ترسو ! پسرک با تعجب ازپدرش پرسید: چه خبر است؟ پدر لبخندی زد و گفت: پسرم...
-
بهار می شوم شوی...!
سهشنبه 4 فروردینماه سال 1388 11:19
تا به حال حلظه تولد یک نوزاد را دیده اید؟ حالا نه خود آن لحظه؛ دقایقی ابتدایی زندگی اش را. یا صدای اولین گریه هایش را شنیده اید؟ گریه و آرامش را با هم دارد. چون از خابی طولانی بیدارش کرده اند، اشک می ریزد. سپس بیدار می شود و می بیند دنیایش چقدر زیباتر و بزرگتر شده. آرام می شود و با شادی و تعجب به اطرافش می نگرد. لحظات...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1388 17:45
از عزل همه ی ایل و تبارم عاشق بودند سخت دلبسته این ایل و تبارم چه کنم
-
بوی عید
چهارشنبه 28 اسفندماه سال 1387 19:25
بوی عیدی,بوی توت,بوی کاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو بوی یاس جانماز ترمه ی مادر بزرگ با اینا زمستونو سر می کنم با اینا خستگیمو در می کنم. شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکهی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخوردهی لای کتاب، با اینا زمستونو سر میکنم، با اینا خستگیمو در میکنم. فکر قاشق زدن یه دختر...
-
مرگ امواج
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1387 20:48
از دریا پرسیدم: این امواج دیوانه تو، از کرانه ها چه می خواهند؟ چرا این گونه پریشان و در به در، سر به کرانه های از همه جا بی خبر می زنند؟ دریا در مقابل سوالم گریست !!! امواج هم گریستند !!! آنوقت دریا گفت: طعمه مرگ تنها آدمها نیستند . امواج هم مثل آدمها می میرند !!! این امواج زنده هستند که لاشه امواج مرده را شیون کنان...
-
دو روی سکه
دوشنبه 26 اسفندماه سال 1387 18:36
لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر", دچار مشکل بزرگی شد: می بایست "نیکی" را به شکل عیسی" و "بدی" را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند, تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل های آرمانی اش را پیدا کند. روزی دریک مراسم...
-
تصمیم اکبر
شنبه 24 اسفندماه سال 1387 18:27
اکبر برادر کوچک تر کبری بود. او دوست داشت مانند خواهرش تصمیم های فوق العاده ای بگیرد. روزی در راه خانه به جوی آبی رسید که روی آن پلی بود. 2 راه داشت، پریدن از جوی یا عبور از پل. تصمیم گرفت از جوی بپرد اما داخل جوی افتاد. پایش شکست و فهمید که مانند خواهرش نمی تواند تصمیم های خوبی بگیرد.
-
دنیا اینگونه به پایان میرسد!!
چهارشنبه 21 اسفندماه سال 1387 16:30
مجله «گرین دیلی» در مقالهای با عنوان «پایان دنیا» به معرفی و بررسی 5 فرضیهای پرداخته است که دنیا میتواند با وقوع هریک از آنها پایان یابد. چه وقت دنیا به پایان خواهد رسید؟ چه کسی و یا چه چیزی موجب این نابودی خواهد شد؟ اینها سئوالاتی است که بشر از سالیان قبل به آنها فکر کرده و همواره فرضیه هایی را در این خصوص ارائه...
-
داستان زیبای شیطان و نمازگذار
سهشنبه 20 اسفندماه سال 1387 10:31
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش...
-
پرنده سال 2009 انتخاب شد!
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1387 12:06
این پرنده خوشرنگ که "مرغ یخ" نام دارد، در فستیوالی در برلین به عنوان پرندهی سال ۲۰۰۹ انتخاب شده است. نام علمی آن Alcedo atthis است. رنگ اندامهای بدنش رنگینکمانی کامل است. برای زیست طبیعی، نیازمند رودخانهای تمیز و آب زلال و هوای پاک و تمیز است. نسل این پرنده به خاطر همین حساسیتها در مقیاس جهان در خطر...
-
نیمکت
یکشنبه 18 اسفندماه سال 1387 17:06
روی نیمکت پارک نشسته بود. دلش میخواست یک دوست پیدا میشد تا با او درد دل کند. کبوتری روی زمین مشغول خوردن خرده نانهای ساندویچ او که روی زمین ریخته شده بود شد. نگاهی به کبوتر کرد و با خود گفت، در این دوره زمانه باید چیزی داشته باشی تا دوستان دورت جمع شوند وگرنه تنها خواهی ماند.
-
چهار تا دوست!!!
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 10:31
چهار تا دوست که ۳۰ سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون... اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی...
-
عیسای سامرا
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1387 17:14
امام حسن عسکری(ع) بعد از امام جواد(ع) جوان ترین امام بود. دوران زندگی ایشان همزمان بود با اوضاع شیر تو شیر خلفای عباسی؛ طوری که در طول عمر 29 ساله شان، 6 خلیفه عباسی آمدند و رفتند که البته 4تایشان خلافتی کمتر از 4 سال داشتند، متوکل و 4 تا از پسرهایش(منتصر، مستعین، معتز، و معتمد) و آن یکی هم مهتدی که بعداز 11 ماه کله...
-
عکاسینما
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1387 11:29
رسول اول عکاس بود. روزهای اول انقلاب کاملا آماتور عکس می گرفت. زمان جنگ عکاس بهتری شده بود و همین باعث شد رو بیاورد به مستند سازی. فیلم کوتاه «شاه کوچک» را که ساخت، برایش جایزه گرفت. سال 65 «پرواز در شب»اش جایزه جشنواره فیلم فجر را گرفت. آخرین فیلمش، «میم مثل مادر» برای اینکه برای اینکه فیلم آخر یک کارگردان خوب باشد،...
-
بارکد ژاپنی!
چهارشنبه 14 اسفندماه سال 1387 11:59
همه ما بارکدها را دیدهایم چون این روزها تقریبا روی هر چیزی یک مربع خط خطی چاپ کردهاند تا ماشینها بتوانند بفهمند این «چیز» چیست، قیمتش چقدر است، چند تا از آن در انبار باقی مانده و ... . اما این نمادهای جامعه مبتنی بر کالاهای مصرفی الزاما، زشت و یادآوری خشکی ماشین نیستند. جدیدا طراحان ژاپنی به بارکدها مفهوم جدیدی...